![]() |
![]() |
|
| بريده هايى از زندگى نو مهاجران و رويداد ها در كانادا |
|
چن روز پيش ، فرصتى دست داد تا وبلاگ هايى رو كه در ارتباط با مهاجرت به كاناداست ، يه مرورى بكنم.....چه خبر بود!...يكى تو نمره زبان بحث داره .....يكى تو مديكال متوقف شده....يكى خسته شده و بقيه دلداريش ميدن....ديگرى كارش درست شده و جشن گرفته......آقايى چهارمين سالگرد اقدامش رو براى مهاجرت ياد آورى كرده.....خانمى به كانادا اومده و و در وبلاگش چند پستى گذاشته و بعد هم وبلاگ رها شده......اكثر صاحبان وبلاگ ها قبل اومدن به كانادا، خيلى فعال بودن...ولى بعدا مثل كهكشان هاى خاموش شدن.....تو وبلاگشون قبل از اومدن چه شور و شعفى به چشم ميخوره....گرد همايى.... كلاس زبان....فرانسه ..انگليسى...معرفى استاد و وكيل و سازمان و غيره به هم .......... از فعاليت شون براى اومدن به كانادا، فرد حيرون ميمونه.....حتما براى مهاجرت به امريكا و اروپا و استراليا و نيو زيلند هم اوضاع همينه............. واقعا نميدونم انگيزه چيه.....خيلى ها كار و مدرك حسابى با درامد مكفى دارن و كنار خونواده و فاميل زندگى ميكنن ، ولى مثل مرغ پر كنده دارن تلاش ميكنن مهاجرت كنن....... وقتى به به 15..16 سال پيش كه اومدم فكر ميكنم..(.و شرايط خيلى ساده تر بود و با " 8.. 9'' ماه وقت و 10000 دلار ميشد اومد) كانادا اومدن زياد گيرا نبود...... حالا كه متقاضيان مجبورن، 5 سال وقت قبل از اومدن از دست بدن....تا اينجا جا بيافتن 5 سال هم اينجا از دست ميره.....بعد هم اگه خوش شانس باشن و تو رشته خودشون فعال بشن،تازه خونوادشون يه جور هايى با فرهنگ اينجا مشكل پيدا ميكنه.....و با اين شرايط مثل اينكه بالعكس گيرايى اون بيشتر شده...شايد در فرهنگ ما ، هر چيزى سخت و كمياب بشه ، متقاضى بيشترى پيدا ميكنه......... اعتراف ميكنم انگيزه مهاجرت دوستان به كانادا رو با اين همه مشقت درك نميكنم.....شايد شرايط ايران رو نميدونم.....ولى حداقل فكر ميكنم آشنا هستم چون سالى يه بار رو ايران ميام...با وابستگان هم صحبت ميشم.. با مردم عادى در كوچه و خيابون و تاكسى هم همينطور....درد دل ميكنن و ميگن وضع اقتصادى خوب نيست....نا امنى زياد شده....كار نيست....جوون ها بيكارن ..طلاق زياد شده....اعتياد جامعه رو آلوده كرده....و خلاصه كلى شكوه و شكايت.... (...و من متعجبم كه قشر مهاجر، اصولا از ميان اين توده هاى رنجور نيستن كه هيچ از تمكن متوسط به بالايى نيز برخوردان.......يا زمانى رو به خاطر ميارم كه ايران در فضاى انقلاب و جنگ و تعصب و تخاصم و برادر كشى بود...آتش و دود و خون....همه كشور رو گرفته بود...ولى تب مهاجرت به اندازه امروز نبود......باحتمالى ، نسل هاى جديد ،سوخته تر از، خود نسل سوخته هستن....)اكنون، اگه فرض بر درستى همه اين مشكلات بگيريم، مسلما ميدونيم، فرهنگ غرب و غربيان هم با اين مشكلات دست به گريبان بوده اند.....به تاريخ هم كه مراجعه ميكنيم ميبينيم بدتر از اينها رو داشتن....قرون وسطى ...شكنجه ... انگيزيسيون ......انقلاب .....زندان .....قحطى... ...فرو پاشى اقتصاد .......و هزارن سختى ديگه.......ولى كشورشون رو با شكيبايى و از خود گذشتگى ساختن و به جايى رسيدن كه مشكلاتشون كم شده.يا فرم اون فرق كرده........... اما ما؟..... تا مشكلى پيش مياد چه فرهنگى.. چه سياسى.. چه اقتصادى.. يا حتى خونوادگى ،....ميخوايم بريم............. از دوبى ، استانبول، كوالالامپور..گرفته تا...اروپا امريكا..استراليا......آقايون و خانوم هاى من، اين كشور ها هم ، عاشق مهاجر نيستن......مگر اينكه در بازدهى اقتصادى و تخصص و كار بدنى و غيره......از خود اونها ظرفيت بيشترى نشون بدن.. كه متضمن اون ، انجام اموريه كه خود افراد كشور مقصد حاضر به انجام اش نيستن يا خارج از حدود تعيين شده در قانون كار كشورشون هست..........اينها رو كه ميگم از سر تجربه اس نه.احيانا،..دشمنى و حسادت و حماقت و غيره...... .پس براى خودمون ارزش وعزت كه لايق اش هستيم قايل باشيم...... نريم جلو ى سفارت خونه ها و ساعت ها بلكه روز ها و هفته ها انتظار ويزا بكشيم يا سال ها عمر مون رو ، پول مون رو فداى يه "اقامت دايم" بكنيم.......رفتن به يه كشور غربى انسان سازى نميكنه و وجدان هم نميسازه........خيلى از كسانى كه به ايران خيانت كردن در گذشته و حال ،از ايرانى هاى ساكن يا تحصيلكرده كشور هاى غربى بودن ...و. خودشون و زن و بچه شون تابعيت 2 تا كشور تو جيب شون بوده.........البته همونطور كه " خيرو شر" با هم هستن، انسان هاى شريفى رو هم داشتيم و داريم كه با تحصيل در غرب چه علمى چه مالى به ايران خدمت كردن ........ وقتى ميبينم هموطنى براى يه ايميگريشن آفيسر سفارت كانادا ، درجه اى مافوق خودش قايل ميشه و هر كارى ميكنه تا اين آفيسر راضى بشه و تاييد اش كنه...دلم ميگيره........خوبان من.. پاى مرگ و زندگى و شرافت كه نيست...نشد هم نشد بيخيالش.........پس با عرض ميليارد ها عذر خواهى ..جلو يه خارجى خودتون رو حقير نكنين...........اين همه كه زحمت ميكشين باى مهاجرت و وقت ميزارين ، بمونين و ايران رو بسازين...اگه مثل من از خود گذشته نيستين و ميخواين مهاجرت كنين...اين همه كشور .... كه وضع تون در اونا به مراتب از كانادا بهتر خواهد بود........ هموطنى رو درتهران ديدم كه ميگفت درجه يك ها ميرن امريكا....درجه دو ها اروپا و كانادا و استراليا ...و سه ها ميرن دوبى و مالزى و تركيه و قبرس و......خوب اين هموطن كسر آگاهى و تجربه داره.....صادقانه ميگم...ممكنه مهاجرت كنين افريقاى جنوبى ولى ،سرنوشت بسيار بهتر براتون رقم بزنه...... موفق باشين |
|
+ نوشته شده در
2013/6/23ساعت 2:15 توسط كانادا كليپ |
|
|
صفحه نخست پست الکترونیک آرشیو عناوین مطالب وبلاگ |
| درباره وبلاگ |
درك اشتياق دوستان براى مهاجرت، خصوصا كانادا، انگيزه اى شد تا دورنمايى مختصر از زندگى نو مهاجران (به ويژه ايرانيان در تورنتو )و رويداد هاى كانادا بازگو شود تا شايد كمكى بسيار كوچك به انتخاب و تحليل اين عزيزان در مدتى هر چند كوتاه بنمايد .
از سوى ديگر، مرور گاه و بيگاه تار نما ها و وبلاگ هايى در مورد كانادا ،با عنوان هاى مهاجرت،تحصيل،كار،زندگى.......و ده ها موضوع مفيد ديگر دليلى شد تا تكه كوچك ديگرى از اين جورچين (پازل) مكان يابى شده و با كمك ديگر دوستان به شكلى منطقى و قابل قبول و بدور از ديدگاه هاى شخصى در محل خود قرار گيرد. اميداينكه اين تكه ها درمكان درست جاى گيرند و نقطه اتكايى براى ديگران باشند. |
| پیوندهای روزانه |
|
--- وبلاگ خداحافظ كانادا --- وبلاگ كانادا مدينه فاضله؟!(مهاجرت به کانادا، آری یا نه؟) --- وبلاگ حميد يك متقاضى مهاجرت به كانادا با ويلچر آرشیو پیوندهای روزانه |
|
RSS
|