![]() |
![]() |
|
| بريده هايى از زندگى نو مهاجران و رويداد ها در كانادا |
|
گاهى اين فكر به ذهن ميرسه نكنه ايراد هايى كه تو كانادا ديده ميشه، وجود خارجى ندارن و اين نقايص زاييده درون ماست....
پيرو اين تز ،سال گذشته با يكى از تازه واردين كه آشنايى مختصرى با من داشت و تنها دو ماه بود كه در تورنتو زندگى ميكرد، همصحبت شدم.......طبق معمول گفتگو رسيد به اينجايى كه " راضى هستين يا نه؟ ايشون گفتن " راضى؟" گفتم:خوب خدا رو شكر..... ايشون ادامه داد:--البته ميدونى يه چن تا چيز جزيى هست كه اصلا در مقابل خوبى هاى اينجا , به حساب نمياد....... الان مجبورم پول بيمه خصوصى بدم تا كارت اهيپ ام بياد..... موقع اجاره كردن اين آپارتمان ازم ريفرنس خواستن...نداشتم...مجبور شدم اجاره 6 ماه رو جلو جلو پرداخت كنم... --بقيه چيز ها كه خوب بودن؟ --آره....فقط كارت اعتبارى بهم ندادن..گفتن سابقه اعتبارى ندارى........ولى در كل همه چى روبراهه... --انشالله همه چى خوب جلو بره....فقط يه توصيه ..در مورد "دخل و خرج" كمى دست به عصا راه برين... اينجا تعدادى از مهاجر ها به خوشبينى شما نيستن... --ايراد از خودشونه.....شايد زبونشون خوب نيست ..شايد راحت طلب هستن..اينجا اگه بهشت نباشه دست كمى از اون نداره.......... ....اوايل ورود خودم رو بياد آوردم و با افكارى مشابه.....و ميدونستم شرح مشكلات مهاجران براى ايشون در اون مقطع نه درسته و نه مورد قبول ايشون واقع خواهد شد و تنها باعث ميشه همون خاطرات خوب 3.. 4 ماه اول مهاجرت, نيز تلخ بشه...و سبب انرژى منفى بشم.....از ايشون خدا حافظى كردم و هر 2 يا 3 هفته اى تماس تلفنى داشتيم و اگه ايشون راهنمايى در مورد خدمات شهرى، كاريابى، سازمان ها و كلاس ها و انجمن ها و غيره ميخواست ، تا اونجايى كه ميدونستم به ايشون ميگفتم .......ايشون هيچوقت وارد مشكلاتش نميشد و منم نميپرسيدم.....چون ما ايرانى ها يه نوع حس آبرو دارى نسبت به هموطنان و مخصوصا آشنايان هموطن داريم كه اون هم بى علت نيست... ... بگذريم.....چن وقت پيش ايشون رو حضورى ديدم...تو استار باكس همديگرو ديديم...يه جور هايى افسرده بنظر ميرسيد.... بعد از كمى خوش و بش و تعارف و خوردن قهوه، ...... بدون اينكه چيزى در مورد كانادا و تورنتو و كار و بار بپرسم، ايشون شروع به بد گويى (نه انتقاد) در موردكانادا كرد.... .... چيزى نپرسيدم چون ديگه اين نوع احوالات برام آشنا هستن....ميدونستم مشابه ديگر دوستان با هزار اميد و آرزو و خرج و مخارج و گذاشتن وقت و غيره به كانادا اومدن و توى شهر بى در و پيكر تورنتو, هرچه جستن چيزى نيافتن....... ..... اينطور كه ايشون توضيح داد با 25000 دلارى به تورنتو اومدن كه هنوز يه سال نشده تازه با كلى صرفه جويى رو به اتمام هست و خوب حتى ايشون و خانمش با وجود داشتن مدارك كارشناسى و ارشد ، كار هايى با حداقل دستمزد انجام دادن كه خوب تنها كمك خرجى بودن و بس........ چن راه براشون مونده بود.. برگشت به وطن، رفتن به كالج يا دانشگاه , يا استفاده از كمك هاى دولتى ..... كه خوب رفتن به كالج رو انتخاب كرده بودن.....
منم زياد اصرارى رو توصيه ام نكردم....چون خداى ناكرده ، اگه تو اون مسير هم در صورت انتخاب موفق نشن ، كليه ايرادات به سمت من سرازير ميشه.... .... بالاخره،ايراد از اينجاس يا از ما؟.... |
|
+ نوشته شده در
2013/7/10ساعت 18:42 توسط كانادا كليپ |
|
|
صفحه نخست پست الکترونیک آرشیو عناوین مطالب وبلاگ |
| درباره وبلاگ |
درك اشتياق دوستان براى مهاجرت، خصوصا كانادا، انگيزه اى شد تا دورنمايى مختصر از زندگى نو مهاجران (به ويژه ايرانيان در تورنتو )و رويداد هاى كانادا بازگو شود تا شايد كمكى بسيار كوچك به انتخاب و تحليل اين عزيزان در مدتى هر چند كوتاه بنمايد .
از سوى ديگر، مرور گاه و بيگاه تار نما ها و وبلاگ هايى در مورد كانادا ،با عنوان هاى مهاجرت،تحصيل،كار،زندگى.......و ده ها موضوع مفيد ديگر دليلى شد تا تكه كوچك ديگرى از اين جورچين (پازل) مكان يابى شده و با كمك ديگر دوستان به شكلى منطقى و قابل قبول و بدور از ديدگاه هاى شخصى در محل خود قرار گيرد. اميداينكه اين تكه ها درمكان درست جاى گيرند و نقطه اتكايى براى ديگران باشند. |
| پیوندهای روزانه |
|
--- وبلاگ خداحافظ كانادا --- وبلاگ كانادا مدينه فاضله؟!(مهاجرت به کانادا، آری یا نه؟) --- وبلاگ حميد يك متقاضى مهاجرت به كانادا با ويلچر آرشیو پیوندهای روزانه |
|
RSS
|